رفتن به دکتر با بابایی
سلام دردونه ی من و بابا..عزیز دلم خوبی . امروز 30 هفته و 4 روزته گل مامان..با بابایی رفته بودیم پیش خانوم دکتر..صدای قلب موچولو و نازتو شنیدیم گلوپ گلوپ..فدای گلوپ گلوپش بشم الهی..خانوم دکتر با متر دلمو اندازه گرفت ..بابایی ام یه حرفایی میزنه ها بهش بر خورده بود بعد ش میگفت چرا گذاشتی پسرمو متر کنه.؟!...(البته گفت حشی رو..من سانسور کردم. ) مرده بودم از خنده...آخه بابا از کدوم سیاره اومده فضاییه اصلن!! بعد خانوم دکتر گفت 1550 گرمی..قرونش بشم..چقد جوجولوئی..موش موشی من..ایشالا تا برسه به نود و صد ..مردی بشی برا خودت من دورت بگردم مامان گلم بعد ...